آخر سال وحرف آخر
اگر عشق ارتفاع داشت من زمین را زیر پای خود داشتم و تو هیچ گاه عزم صعود نمی کردی
آنگاه شاید پرچم کهربایی مرا در قله ها به تمسخر می گرفتی.
اگر گناه وزن داشت هیچ کس را توان آن نبود که گامی بردارد.
اگر دیوار نبود نزدیکتر بودیم, همه وسعت دنیا یک خانه می شد.
و تمام محتوای سفره سهم همه بود
اگر خواب حقیقت داشت، همیشه با تو در آن ساحل سبز لبریز از نا باوری بودم
و یکنفر کنار خیابان خواب گندم نمی دید
تا دیگری از سر جوانمردی بی ارزشترین سکه اش را نثار او کند
اگر مرگ نبود زندگی بی ارزشترین کالا بود, زیبایی نبود, خوبی هم شاید
اگر عشق نبود به کدامین بهانه می خندیدیم و می گریستیم؟
کدام لحظه ناب را اندیشه می کردیم؟
چگونه عبور روزهای تلخ را تاب می آوردیم؟
آری بیگمان پیش تر از اینها مرده بودیم, اگر عشق نبود
اگر کینه نبود قلبها تمام حجم خود را در اختیار عشق می گذاشتند
و من با دستانی که زخم خورده توست
گیسوان بلند تو را نوازش می کردم
هرگز امـــیــــــد را از كسی سلب نكن…شاید این تنها چیزی باشد كه دارد…!
سال نو مبارک همین..