در تمام لحظاتی که باعشق کنار کسی هستی میترسی که نکنه اون فردا نباشه. برای من فردا نبود ولی رفتن داریم تا رفتن .سهم من این بود که باید ببینم دست در دست بودن کسیکه میگفت تا آخر با تو ام. اون رفت ولی ناراحتی من از اینه که من ۶سال از بهترین لحظات عمرم و به پای کسی گذاشتم که حتی یه لحظه فکر نکرد که شاید من نتونم تحمل کنم .البته من بخشیدم ولی دوست ندارم خاطره این مدت از عمرم را فراموش کنم.هر روز دوره میکنمتا باز دوباره اسیر نشم میخوام رها بمونم .امیدم امید رهایی